چن تا مطلب نامربوط به هم !

اولا : چرا ما آدما اینجوری هستیم که قدر هر چیز یا هر کسی رو در نبود اون چیز یا اون شخص می فهمیم؟
ولی وقتی که اون چیزو داریم یا اون شخص کنار ماس حواسمون نیست که باید قدرشو دونست؟
منم تا یکی دو هفته پیش که تلفنمون وصل بود و من همش گر و گر به اینترنت وصل می شدم و به این و اون زنگ می زدم هیچ حواسم نبود که ...
ولی وقتی نزدیک یه هفته ده روز تلفنمون قطع شد تازه دوزاریم افتاد که ای بابا عجب رفیق شفیقی داریم و قدرشو نمی دونیم.
بعدشم یه فاتحه برا گراهام بل فرستادم و گفتم خدا بیامرزتت که اگه تلفنو اختراع نکرده بودی معلوم نبود کی اختراعش می کرد؟!!!!!
ثانیا : تو این ماه خرداد چقدر ترافیک مناسبت هست ! 
اولین و مهمترینش 1 خرداده.
اگه گفتین چه مناسبتیه؟ خوب معلومه دیگه : سالگرد ازدواج من و پدر بچه هاس !!!
2 و 3 و 14و 15 خردادم که خودتون می دونید .
 علاوه بر اینا 3 تا مناسبت دیگه هم تو تقویم ما اضافه شده: 6 خرداد 84 یعنی دیروز، روز به دنیا اومدن پسرخاله ی فاطمه (پسر خاله زهرا) و 7 خرداد 84 یعنی امروز روز به دنیا اومدن اون یکی پسر خاله ی فاطمه (پسر خاله خدیجه).
چقد حال می ده که آدم طی 2 روز متوالی صاحب دو تا پسر خاله بشه. اونم نه از یه خاله بلکه از 2 تا خاله ی مختلف !
ثالثا : یه مناسبت دیگه ی 6 خرداد خجسته سالروز چهار دست و پا رفتن فاطمس. این روز عزیز و این عید بزرگو به همه عزیزان تبریک و تهنیت و شاد باش عرض می کنم!!!.
از دیروز فاطمه شروع کرده به چهار دست و پا رفتن و من و بابایی کلی ذوق مرگ شدیم. هر چند نسبت به سنش که 9 ماه و 9 روزه شاید کمی هم دیر شده باشه و دیگه ذوق مرگ شدن نداشته باشه . ولی خوب دیگه ما مامان بابا های ندید بدید تا یه حرکت جدید از بچمون می بینیم زودی حالی به حالی می شیم وکلی براش غش و ضعف می ریم .
رابعا : کی گفته هر موقه یه چیزی مینویسم باید چن تا عکسم بذارم؟ پس این دفه عکسی نمیذارم. شما هم بری این که تو خماری نمونید با همون عکسای قبلی حال کنید تا بعد.شاید بعدنا دلم سوخت و یه عکسی گذاشتم.
فعلا.